کودک و فهم مرگ -۱

مرگ بخش جدایی ناپذیر زندگی ست. هر جا زندگی جریان دارد ناگزیر مرگ نیز به دنبال آن خواهد بود.
یک کودک از همان ابتدای دوران کودکی به اشکال مختلف با مفهوم جدایی و “از دست دادن” روبرو می شود؛ از کودک شیرخواری که از نبود موقت مادر آگاه می شود تا کودک نوپایی که با جدا شدن از مادر در زمان خواب و رفتن به اتاق خود مشکل دارد و تا کودک پیش دبستانی که مجبور است محیط گرم و آشنای خانواده را جهت ورود به یک محیط بزرگتر از دست بدهد. کنار آمدن موفقیت آمیز با این نوع “از دست دادن ها” به شکل گیری حس فردیت و توانمندی در کودک کمک می کند.
بر خلاف این نوع “ازدست دادن های” طبیعی که یک کودک به تناوب و به اشکال مختلف در سیر تکاملی خود با آن روبرو می شود، مواجه شدن کودک با مرگ یکی از نزدیکانش اغلب بحرانی بزرگ برای او و چالشی بزرگ برای اطرافیان کودک ایجاد می کند.
برای اینکه بدانید اصلا یک کودک مفهوم مرگ را چطور درک می کند و از دیدگاه او مرگ چه معنایی دارد، چگونه می تواند با مرگ نزدیکانش کنار بیاید و مراحل سوگواری را چطور می گذراند، واکنش اطرافیان کودک در این مواقع چطور باید باشد و چطور و چگونه باید مرگ نزدیکان کودک به او گفته شود، این بحث را پیگیری کنید.

۳-۰ سالگی:
۱- شیرخوران و نوپایان قبل از ۳ سالگی هیچ شناخت ذهنی از مرگ ندارند ولی این مسئله به این معنا نیست که مرگ نزدیکان کودک هیچ تاثیری بر روی آنها ندارد. برعکس کودکان در این گروه سنی نسبت به از دست دادن مراقبین خود (بسته به میزان ارتباط با او) واکنش های بسیار شدیدی نشان می دهند. این واکنش ها بیشتر به صورت تغییر رفتار در کودک است.
۲- مهمترین علایم رفتاری ناشی از مرگ (یا جدایی طول کشیده) والد یا مراقب اصلی در این گروه سنی شامل: بی قراری، گریه های شدید و بی وقفه، پس رفت یا از دست دادن مهارت های یاد گرفته شده قبلی (مثلا کودک مهارت اینکه خودش مستقلا غذا بخورد، یا مهارت کنترل ادرار شبانه یا مهار توالت رفتن را از دست می دهد)، دوری کردن از دیگران، پرخاشگری، مشکل در غذا خوردن و اختلالات خواب است.
۳- اگر فرد از دست رفته (در اثر مرگ، طلاق، بیماری شدید جسمی یا روانی و…) مادر یا مراقب اولیه کودک است رعایت این موارد می تواند اثرات این فقدان را کمتر کند:
الف: به سرعت فرد ثابت و دایمی که از این به بعد مراقبت کودک را بر عهده خواهد داشت شناسایی کنید.
ب: این فرد ثابت و دایمی بایستی توجه کافی به کودک و نیازهای او داشته باشد و بتواند پاسخ مناسبی به نیازهای عاطفی و هیجانی کودک بدهد.
ج: تمام نیازهای مراقبتی کودک را بر عهده همان فرد بگذارید و از تقسیم کارهای مراقبتی بین افراد مختلف خوداری کنید.
د: آن فرد بایستی بلافاصله وظایف روزمره مراقبتی را که فرد از دست رفته انجام می داده، ترجیحا به همان شکل دردست گرفته و اجرا کند.
ه: برای کودک یک محیط با ثبات، قابل اتکا وغنی از جهت آموزشی و پرورشی فراهم کنید.
و: در رفتار با کودک اعتدال را حفظ کنید، به این دلیل که مادر یا مراقب اصلی خود را از دست داده و با نیت دلسوزی به او امتیاز بی دلیل ندهید. این کار نه تنها باعث بدرفتاری و لوس شدن کودک می شود بلکه مانع سازگاری او با شرایط جدید می شود.
ز: آماده پس روی رفتاری یا از دست دادن مهارت های آموخته شده قبلی باشید. این نوع پس روی ها ممکن است به صورت تاخیری مثلا چند هفته یا چند ماه بعد از مرگ یا ترک والد باشد.

ادامه دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نام پیوند
ایمیل
وبلاگ